مطالعه در زمینه غرب شناسی
یکم . « مفهوم و رویکردهای جاری درغربشناسی » :
غربشناسی به معنای شناخت فرهنگ ساری و جاری غرب است که از آغاز حیات فرهنگی سیاسی غرب تا کنون در ارتباط با مجموعه های متشکلی از انسان ها , با مواضع ویژه جغرافیایی , با مقاطع برجسته تاریخی و با دوره های خاصی از سیاست و حاکمیت همواره در تحول و دگرگونی بوده است . هدف از مطالعات غرب شناسی بازشناسی محورها , اصول و مبانی اندیشه غرب است . در باب شناخت غرب الگوهای مختلفی از غرب شناسی را می توان سراغ داشت یکی از این الگوها این است که به تبیین و تحلیل مفهومی و محتوایی نظام ها و ایسم های فکری , فرهنگی و سیاسی حاکم بر جهان غرب بپردازیم و ویژگی های هر کدام را همراه با سیر تحولات جاری آن نظام ها بیان کنیم . الگوی دیگر این است که با حفظ یک جهت گیری تاریخی , به تألیف تاریخی از تحولات غرب دست یابیم . الگوی سومی را می توان نام برد که بر اساس آن تحولات جاری مغرب زمین با توجه به موضوعات , مسائل و معیارهای ویژه ای در بخش های گوناگونی رده بندی می شود و هر بخش ساحت خاصی از میان ساحت های اخلاقی , مذهبی , سیاسی , اقتصادی و نظایر آن را مورد نقد و بررسی قرار می دهد .
در مطالعات غرب شناسانه رویکردهای مطالعاتی را می توان بر حسب محور قرار گرفتن جنبه های خاصی مانند جنبه های تاریخی , اقتصادی , فلسفی , ایدئولوژیک , سیاسی و فرهنگی به طبقات گوناگونی طبقه بندی کرد . ( سید احمد رهنمایی , غرب شناسی , قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره , 1383, ص 13-15) بدیهی است که بر اساس هر رویکرد , مباحث مطرح شده متفاوت خواهد بود ولی اگر با رویکردی تاریخی , فلسفی و تحلیلی به مباحث غرب شناسی بپردازیم سیر مطالعات ما شامل دو بخش خواهد بود ؛
1- سیر تاریخی غرب که برهه های مختلف غرب را در بر می گیرد که شامل این مباحث خواهد بود ؛ غرب باستان , قرون وسطا , رنسانس و عصر دگرگونی های ژرف در اندیشه ها و روش های غرب و پیامدها و آثار آن , مدرنیسم و عصر تحولات نوین علمی – صنعتی , پست مدرنیسم و تحولات و پیامدهای ناشی از آن تا به امروز .
2- مبانی و اصول فکری حاکم بر تمدن غرب و تحلیل و واکاوی جریان های اصلی اندیشه غربی, این بخش شامل تبیین مهمترین مبانی فکری حاکم بر غرب همچون علم گرایی افراطی , عقل گرایی افراطی , اومانیسم , سکولاریسم و... و جریانهایی همچون مارکسیسم , لیبرالیسم و محافظه کاری و نحله های مختلف آن و...می باشد .
دوم . « اهمیت و ضرورت غربشناسی » ؛
مطالعات غربشناسی از اهمیت زیادی برخوردار است وآثارو فوائد فراوانی را به همراه خواهد داشت که به برخی از آنها اشاره خواهیم نمود :
1-آشنایی وآگاهی از تحولات جهان پیرامون ؛ شاید بتوان گفت , اهمیت و ضرورت مطالعات غرب شناسی به اهمیت و ضرورت آگاهی از جهان سیاسی و فرهنگی روز باز می گردد . گسترش روز افزون حجم اطلاعات و سرعت شگفت انگیز ارسال وانتقال پیام های فرهنگی , سیاسی و بازرگانی , همچنین تأثیر شگرف شگردهای اطلاعاتی - تبلیغاتی رسانه های عمومی غرب در عصر ارتباطات و اطلاعات , بر کسی پوشیده نیست . بدیهی است به هر اندازه که دنیای ما گسترده تر می گردد , ارتباط میان آحاد و جوامع بشری وسیع تر می شود . وبه موازات ارتباطی که روز به روز با عمق بیش تری صورت می پذیرد لازم است سطح آگاهی ما از خط مشی ها, شیوه ها و جهات ارتباطی با دیگران ارتقا یابد . در این راستا هر چه بر میزان آگاهی و شناخت خود از اوضاع جاری زمان بیفزاییم در برخورد با حوادث مختلف فرهنگی , سیاسی و...آسیب ناپذیر تر خواهیم ماند همانگونه که امام صادق علیه السلام فرمودند:« العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس»« کسی که به اوضاع زمان خویش آگاه باشد , اشنباهات بر او هجوم نمی برند .»( اصول کافی , تهران: دفتر نشر فرهنگ اهل البیت(ع),ج 1, ص 31)چنین شیوه و برخوردی می تواند راهگشای برخورد ما با مسائل مختلف در برهه های مختلف باشد و براستی اگر به این دستور نورانی عمل کنیم و نسبت به اوضاع و احوال زمانه خویش شناخت لازم را پیدا کنیم در حوادث و رویدادهای مختلف در نخواهیم ماند و مسیر خویش را به خوبی پیدا خواهیم نمود .
2- دشمن شناسی وآشنایی با اهداف , شیوه ها و نقشه های غرب در قبال اسلام و نظام اسلامی و برخورد منطقی با آن و خنثی نمودن توطئه ها ؛ اکنون بیش از هر دوره دیگر کانون فرهنگ و ارزش های الهی - انسانی ما در تیررس نقشه های شوم فرهنگ غرب قرار گرفته است , به گونه ای که با اندک بی توجهی و غفلت ممکن است در کام فرهنگ غرب استحاله گردیم و در چرخش سیاست جهانی کردن فرهنگ , نسبت به اصالت ارزشهای خویش بیگانه شویم . به یقین در کنار آگاهی و شناخت از مبانی دینی , شناخت مبانی فکری و نظری غرب و آشنایی با اهداف آنان در برخورد منطقی با آن و خنثی نمودن تأثیرات آن , بسیار راهگشا خواهد بود . در شرایطی که استکبار جهانی فرهنگ و به ویژه نسل جوان ما را هدف قرار داده است و با ترویج و تحمیل فرهنگ غربی با ابزارهای گوناگون سعی در تخریب هویت فرهنگی , ملی و ایمانی جوانان و جایگزین کردن آن با هویت غربی دارد , جوانان ما باید با حفظ هوشیاری کامل آگاهی لازم را نسبت به توطئه های فرهنگی - سیاسی غرب به دست آورند .بنابر این شناخت غرب و مبانی فکری و نظری و راهکارهای عملی آن برای مقابله با نظام اسلامی ضرورتی انکار ناپذیر است . و در مقابله با دشمن , اولین گام شناخت دشمن و اهداف و شیوه های او به منظور مقابله با آن است . مقام معظم رهبری فرمودند: سیستم تبلیغاتی دشمنان , رادیوهای بیگانه و اذناب و دنباله های آنها در داخل تلاش می کنند با ممزوج کردن حق و باطل , ملت ایران را در مورد آینده مأیوس کنند و از الگو شدن نظام اسلامی جلوگیری نمایند و در برابر این هجوم , باید شاخت زمان , درک زبان ارتباطاتی روز و آگاهی به نیازهای مخاطب , به روشنگری صحیح و اقتاع کننده پرداخت و با دفع مستدل و مستحکم , شبهه ها را زدود ( دشمن شناسی از دیدگاه مقام معظم رهبری قم: انتشارات سطر , 1381, ص 26, بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور , 11/7/79) ملت و دولتی تسلیم می شود که دشمن را درست نشناسد یا دچار فساد و بدبختی باشد , اما اگر دشمن شناسی بود آن وقت شعارها , شعارهای روشن و آگاهانه یی خواهد بود .( پرسش و پاسخ از محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی , تهران: مؤسسه فرهنگی قدر ولایت , 1380, ص 164, بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان , 12/8/78)
3-حفظ هویت دینی و ملی , با مطالعات غربشناسی وآشنایی با تمدن غربی می توان نقطه کانونی تلاش تمدن غرب را برای بی هویت نمودن سایر کشورها به ویژه کشورهای اسلامی بازشناسی نمود و با شناخت آن از یک سو و معرفی آن به عموم جامعه و به ویژه نسل جوان در حفظ هویت دینی و ملی گام برداشت . براستی اگر جوان مسلمان ایرانی بداند که از چه گوهر گرانبهایی برخوردار است و تمدن غربی چه آثار مخرب و زیانباری را برای فرد و جامعه به ارمغان آورده است و انسان را از جایگاه رفیع خویش با نگاه مادی و تک بعدی به آن به جایگاه حیوانیت تنزل داده است و آنچه دست پرورده غرب و تمدن غربی است یک حیوان متمدن است نه تمدنی که شایسته مقام انسانی , هیچگاه فریفته این به اصطلاح تمدن نخواهد شد و هویت دینی و ملی خود را رها نخواهد نمود .
4-آسیب شناسی غرب و عبرت آموزی ازبحران های آن ؛ مطالعه غرب و آشنایی با آن , زمینه شناسیایی آسیب های غرب و چالش ها ی و بحران هایی که با آن دست به گریبان است , ضمن اینکه بیانگر ناتوانی غرب در ارائه الگویی برای اداره صحیح بشریت است و حرکت آن را مناسب با زندگی شایسته مقام انسانیت , ارزیابی نمی کند , می تواند ما را به سمت ترسیم الگوی مناسب و بدیل و جایگزینی شایسته برای توسعه و پیشرفت مادی و معنوی رهنمون سازد و از پیروی از الگوها و مدلهای پیشرفت غربی باز دارد .
5- بهره گیری از دستاوردهای مثبت و تجارب غرب ؛ تمدن غربی علی رغم پاره ای مشکلات و بحران ها , دارای دستاوردهای مثبتی نیز بوده که می توان با بهره گیری ازآن زمینه رشدو پیشرفت جامعه اسلامی را فراهم نمود . که این امردر سایه شناخت غرب و تمدن آن و شناسایی آثار مثبت و منفی آن امکان پذیر خواهد بود .مرحوم امام فرمودند : ما پیشرفت های دنیای غرب را می پذیریم ولی مفاسد غرب را که خود از آن ناله می کنند , نه(صحیفه نور , ج 5, ص 129)
مقام معظم رهبری نیز فرمودند :نفی غرب به هیچ وجه به معنای نفی تکنولوژی و علم و پیشرفت و تجربه های غرب نیست , نفی غرب به معنای نفی سلطه غرب است .( روزنامه کیهان , 14/11/78, بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جوانان , 13/11/78)
6- بر خورد منطقی و به دور از افراط و تفریط با غرب؛ یکی از نتایج غربشناسی و شناخت صحیح آن این است که با شناخت غرب , برخورد مناسب و منطقی با آن داشته و از هر گونه افراط در شکل نفی کامل تمدن غرب و تفریط در قالب پذیرش کامل غرب وغربزدگی جلوگیری به عمل خواهد آمد .